سفر به جزیرهها همیشه جذابه، جایی که جدای از بقیه شهرهاست، ولی در عین حال پر از زندگیه، مثل جزیره کیش! به خودم گفتم: « عمونوروز، این جزیره هم پر از قصهست، پس اگه دنبال یک سفرنامهی پرماجرا و به یادموندنی هستی، سفر به کیش رو از دست نده». خریدن یک تور کیش میتونه اینجور وقتها بهترین گزینه باشه، پس دست به کار شدم و در اولین فرصت خودم رو به کیشِ دوست داشتنی رسوندم.
شروع سفر من با دیدن جاذبههای تاریخی بود، خانه مردمشناسی بومیان کیش. یک خونه حدودا 200 ساله که متعلق به یکی از تجار محبوب منطقه بوده، حالا نمادیه از معماری بومی کیش و اونجا میشه به خوبی با آداب و رسوم و فرهنگ مردم اصیل کیش آشنا شد. مردم از این خونه خاطرات خوبی نقل میکردند و میشد فهمید که این خونه بخش مهمی از خاطرات فرهنگی کیش رو با خودش داره. ظهر بود و من هم رفتم برای خوردن نهار، انتخاب من مجبوس بود، یک غذای محلی لذیذ و خوشمزه که هر مسافری باید در کیش امتحانش کنه، اغلب رستورانهای کیش موسیقی زنده هم دارند و محیط خیلی خوبی رو برای گردشگران و مشتریهای خودشون فراهم کردند.
بعد از نهار و استراحت رفتم برای بازدید از جایی که به اسم شهر زیرزمینی کاریز معروف شده و در واقع مجموعهای از تونلهاییه که مردم برای رسیدن به آب میکندند و طولش به حدود 15 کیلومتر میرسه. حالا میشه اونجا فسیل و کلی اثر تاریخی دید. الحق که یکی از ماندگارترین نمادهای تلاش برای بقا همین قناتها و کاریزها هستند. از اونجا که بیرون اومدم هوا داشت رو به غروب میرفت. به نظرم اومد که تماشای غروب کنار ساحل خیلی تجربهی قشنگیه و چی بهتر از اینکه برم سمت ساحل کشتی یونانی، کشتیای که سا لها پیش در ساحل کیش به گِل نشست و دیگه هیچوقت راهیِ دریا نشد. تماشای غروب کنار ساحل، روی شنهای جزیره، با نمای این کشتی خسته و فرسوده که حالا دیگه بخشی از خاطرات تمام گردشگران کیش محسوب میشه، یکی از زیباترین منظرههایی بود که در عمرم تجربه کردم!
شام سبکی خوردم و خودم رو برای بازدیدهای فردا آماده کردم. روز بعد رفتم سراغ یکی از دیدنیهای نوستالژیک کیش، بازار فرانسه. مجموعهای که زمانی بازاری مجلل و البته از اولین بازارهای کیش بوده. معماری این مکان خیلی جالبه، حتی بخشهایی از اون ساباطهای یزد رو برام تداعی کرد. حالا این بازار کاربری خاصی نداره ولی امیدوارم در آینده بشه کارهایی براش انجام داد و از این فضای زیبا استفاده کرد. بعد از دیدن بازار فرانسه، راهم رو به سمت مراکز تفریحی جزیره پیش گرفتم، تا بتونم کمی هم تفریح کرده باشم…
توی اسکله و پارکهای ساحلی تفریحی کیش انواع و اقسام تفریحات آبی و دریایی هست که همه میتونند ازش استفاده کنند و لذت ببرند. تفریحاتی مثل جت اسکی، فلای بورد، پاراسل، شاتل و حتی بالنسواری بخشی از تجربههای هیجانانگیز و به یادموندنی هستند که میشه توی کیش تجربه کرد. ساحل پر از مردمی بود که برای گردش و تفریح، کیش رو به عنوان مقصدشون انتخاب کرده بودند. واقعا هم توی فصل سرد سال چه جایی بهتر از جزیر ه کیش؟! اما تفریحات کیش فقط به این موارد خلاصه نمیشه، پارک برفی پنگوئن یکی دیگه از جاهاییه که تفریحات زمستونی رو هم فراهم کرده، مثل اسکی، برف بازی و سورتمهسواری. علاوه بر اینها کلی تفریحات و امکانات رفاهی دیگه هم داره که واقعا سفرم رو خاطرهانگیز کرد. یکی دیگه از جاذبههای کیش، پارک دلفینهاست، پارکی که توش میشه گونههای مختلف جانوری رو دید، علاوه بر اون، برنامههایی اجرا میشه که با حضور دلفینها و شیرهای دریاییه و برای همه سنین سرگرم کننده هست، حضور توی پارک دلفینها تجربهی جدید و جالبی بود.
بعد از اون، به سایت حفاظت از لاکپشت پوزه عقابی هم سری زدم. این لاکپشت جزو گونههای در خطر انقراضه و توی کیش فعالیتهای خوبی داره انجام میشه تا بتونند حفظش کنند. اواخر زمستون یکی از مواقعیه که این لاکپشتها برای تخمریزی به ساحل جنوبی جزیره مییان. خیلی مراقب بودم تا یه وقت مزاحمتی براشون ایجاد نکنم و البته بهتره که مدت زمان زیادی هم اونجا نباشیم. بعد از کمی عکاسی و لذت از دیدن این موجودات دوست داشتنی به محل اقامتم برگشتم تا دفتر سفر کیش رو ببندم و فردا به خونه برگردم. راستی خرید کردن رو یادتون نره، جزیره پر از مراکز خریدیه که جوابگوی همه سلیقههاست، و تنوع بینظیری داره. توی راه برگشت به این فکر میکردم که کیش واقعا جزیرهی خاطرههای زیباست، خاطرههایی به زلالی آبهای خلیج فارس!
گالری تصاویر کیش